البیان

پیامبر اعظم صلّى‌الله‌علیه‌وآله: آن کس که خود را بر مسلمانان مقدم بدارد، در صورتى که مى‌داند در میان مردم کسى برتر از او وجود دارد، به خدا و رسولش و به مسلمانان خیانت کرده است.

فصل زمستان، بهار مومن

الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِنِ

فصل زمستان، بهار مومن
فصل زمستان، بهار مومن

الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِنِ یَطُولُ فِیهِ لَیْلُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی قِیَامِهِ وَ یَقْصُرُ فِیهِ نَهَارُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی صِیَامِهِ زمستان، بهار مومن است؛ از شب های طولانی اش برای شب زنده داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.

امام صادق علیه السلام

الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِنِ یَطُولُ فِیهِ لَیْلُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی قِیَامِهِ وَ یَقْصُرُ فِیهِ نَهَارُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی صِیَامِهِ

زمستان، بهار مومن است؛ از شب های طولانی اش برای شب زنده داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.

 

 پس از آنکه حضرت مریم علیها السّلام از دنیا رفت، حضرت عیسی علیه السّلام جنازه ی او را پس از تجهیز به خاک سپرد، سپس روح مادرش را دید و گفت: «مادر! آیا هیچ آرزویی داری؟» مریم علیها السّلام پاسخ داد: «آری، آرزویم این است که در دنیا بودم و شب های سرد زمستانی را با مناجات و عبادت در درگاه خدا به بامداد می رساندم و روزهای گرم تابستان را روزه می گرفتم»[داستان هایی از یاد خدا، صفحه ۲۸]

در حالات شهید محراب - مرحوم ملاّ محمد تقی برغانی - آمده است: «عبادت آن جناب چنان بود که همیشه از نصف شب تا طلوع صبح صادق به مسجد می رفت و به مناجات و ادعیه و تضرّع و زاری و تهجّد اشتغال داشت و مناجات «خمس عشرة» را از حفظ می خواند و بر این روش و شیوه پسندیده استمرار داشت تا همان شب که شربت شهادت نوشید.» مکرّر در فصل زمستان دیده می شد که در پشت بام مسجد خود، در حالی که برف به شدّت می بارید، در نیمه شب پوستینی بر دوش و عمامه بر سر داشت و مشغول تضرّع و مناجات بود و با حالت ایستاده، دست ها را به سوی آسمان بلند کرده، تا این که برف، سراسر قامت مبارکش را از سر تا پا سفید پوش می کرد. لازم به ذکر است که این بزرگوار در حال سجده - در حالی که مناجات خمس عشرة را می خواند - به دست فرقه بابیه به شهادت رسید.

«الشِّتاءُ رَبیعُ المُؤمِنِ» زمستان بهار مؤمن است. هم چنان که مؤمن را خوش آید که روزها، کوچک بود و روزه داشتن آسان بود، و شب ها دراز بود تواند که طاعت بسیار کند.

زمستان بهار مؤمن است. چون شب هایش طولانی است و انسان می تواند به نماز شب قیام کند. شب های زمستان، بهار شکفته شدن گل ها و استعدادها و ظرفیت های مؤمن است. از امام صادق(ع) نقل شده است: پیغمبر موقعی که می خواستند بخوابند، ظرف آب را بالای سرشان می گذاشتند چیزی هم روی ظرف قرار می دادند. بعد مقدار کمی می خوابیدند و برمی خاستند. قبل از اینکه وضو بگیرند، به ستارگان آسمان نگاه می کردند و این آیات را می خواندند «ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لأولی الألباب...ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار». در خلقت آسمان ها و صنع خدا فکر می کردند. بعد از آن، وضو می گرفتند و چهار رکعت نماز شب با رکوع و سجود طولانی می خواندند و می خوابیدند. سپس با کمی استراحت دوباره بیدار می شدند. وضو می گرفتند و چهار رکعت نماز می خواندند و دوباره کمی می خوابیدند و بلند می شدند و نماز شفع و وتر را می خواندند. شاید به این علت بوده که آن قدر عشق به عبادت داشتند که نمی خواستند طولانی بخوابند یا اینکه این نوع تربیت زحمت بیشتری دارد. البته شاید بخواهند به ما هم یاد بدهند که هر چه عمل سخت تر باشد فضیلتش هم بیشتر است.

 

 

ارسال نظرات و دیدگاه های شما

توجه:

با عنایت به اینکه نظرات و پیشنهادات شما کاربران گرامی در بهبود پرتال تاثیر کاملا موثری ایفا می کند لذا خواهشمند است ما را از نظرات ارزنده ی خود محروم نفرمایید.

• نظر شما پس از بررسی و بازبینی توسط مدیریت برای نمایش در سایت قرار داده می شود.
• نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد.
• نظراتی که شامل سئوال شرعی یا نتایج مسابقات باشد منتشر نخواهد شد. ( از فرم تماس با ما استفاده فرمایید)
• نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.
• متن نظر شما می بایست حداکثر 1024 کاراکتر باشد.