البیان

پیامبر اعظم صلّى‌الله‌علیه‌وآله: آن کس که خود را بر مسلمانان مقدم بدارد، در صورتى که مى‌داند در میان مردم کسى برتر از او وجود دارد، به خدا و رسولش و به مسلمانان خیانت کرده است.

بررسی مفهوم «رحمه‌للعالمین» در سیره پیامبر اعظم (ص)

وَ ما اَرسَلناکَ الا رحمه للعالمین

نویسنده : ناصر شکریان
بررسی مفهوم «رحمه‌للعالمین» در سیره پیامبر اعظم (ص)
بررسی مفهوم «رحمه‌للعالمین» در سیره پیامبر اعظم (ص)

دلسوزی و مهربانی در سیره پیامبر اعظم کاملاً مشهود بود و خداوند رسول اعظمش را در قرآن این گونه توصیف می کند. گویی می خواهی جان خود را به خاطر اینکه آنها ایمان نمی آورند از شدت اندوه بر باد دهی.

معنا و مفهوم رحمت

مشهور در میان گروهی از مفسرین این است که صفت رحمان اشاره به رحمت عامه دارد که شامل دوست و دشمن و مؤمن و کافر ، نیکوکار و بد کار می‌باشد . باران رحمت بی حسابش همه را فرا می گیرد، همه بندگان از مواهب گوناگون حیات بهره مندند، ولی رحیم اشاره به رحمت خاصه دارد که ویژه بندگان صالح و مؤمن است. لذا رحمان در همه جا مطلق اما رحیم بصورت مقید آمده است «و کان بالمؤمنین رحیما» ۲۳ امام صادق نیز فرمود: «الرحمن بجمیع خلقه ، الرحیم بالمؤمنین خاصه . »۲۴ رحمت الهی معنا و مفهوم وسیعی دارد. «رحمتی وسعت کلِّ شَی »۲۵ بلکه خداوند متعال رحمت را برخودش فرض و لازم کرده است «کتب ربکم علی نفسه الرحمه »۲۶

رحمت گاهی جنبه معنوی وزمانی جنبه مادی دارد هم دنیا هم آخرت را در بر می گیرد و در آیات قرآن بر معنای زیادی اطلاق شده است. گاهی بر مسئله هدایت و گاهی نجات از دشمن و گاهی باران پر برکت و گاه به نعمتهای دیگری همچون نور و ظلمت ، شب و روز و در موارد بسیار نیز به بهشت و مواهب خدا در قیامت اطلاق می‌شود . بخشیدن از گناهان ، قبول توبه و عیب پوشی از آنان ، فرصت دادن برای جبران اشتباهات، همه از مظاهر رحمت و مهربانی اوست . رحمت الهی گاهی جنبه تشریعی دارد که از طریق بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانی و تشریع احکام و بشارتها و انذارهاست وگاهی جنبه تکوینی دارد و از طریق امدادهای معنوی و الهی است .

رسول اعظم؛ پیامبر رحمت

«وَ ما اَرسَلناکَ الا رحمه للعالمین»۲۷. خداوند رب العالمین، رسول اعظم را به عنوان رحمه للعالمین مبعوث کرد. همانطوری که رحمانیت خداوند صفت عامه اوست و همه انسانها اعم از مؤمن و کافر را شامل می شود، پیامبر اعظم هم برای همه انسانها درهمه اعصار و تمامی مکان‌ها تا پایان جهان رحمت است نه تنها برای پیروان و دوستان بلکه همه اهل عالم ، گویا خوب و بد و دوست و دشمن باید این مهربانی و رحمت را از پیامبر احساس کنند.

دنیای امروز که فساد و تباهی و ظلم و بیداد گری از در و دیوار آن می بارد و آتش جنگها از هر سو شعله ور است و چنگال زورمندان، حلقوم مستضعفان را می فشارد، در دنیایی که جهل و فساد و جنایت و ظلم و استبداد و تبعیض وجود دارد، در این زمان مفهوم رحمه للعالمین از هر وقت دیگر آشکارتر است. چه رحمتی از این بالاتر که برنامه و آئینی آورده که همه این ظلمها و بدبختی‌ها و سیه روزی ها پایانی است و تداوم این رحمت ، سرانجامش حکومت صالحان است که سیاق آیات به آن اشاره دارد، چونکه ابتدا فرمود : « و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون »۲۸.

ما بعد از تورات در زبور داود نوشتیم که بندگان نیکوکار من وارثان زمین می شوند. سپس فرمود: «وَ ما اَرسَلناکَ الا رحمه للعالمین »۲۹ ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم. تعبیر به عالمین و استثناء در جمله منفی و نکره آمدن رحمت آنچنان مفهوم وسیعی دارد که تمام موجودات عالم در تمام اعصار و قرون و حتی تمام ملائکه الهی را شامل می شود . هنگامی که این آیه نازل شد پیامبر از جبرییل پرسید : « هل اصابک من هذه الرحمه شیئی . قال : نعم ، انّی کنتُ اخشی عاقبه الامر فامنت بک». آیـا چیـزی از ایـن رحمـت عائـد تو شـد؟ جبرئیل گفت: بله من از پایان کار خویش بیمناک بودم، اما بخاطر شما که رحمت برای جهانیان هستی از وضع خود مطمئن شدم. ۳۰ خود پیامبر اعظم فرمود : «انّما بعثت رحمه »؛ همانا من رحمتی برانگیخته شده ام. ۳۱

عموم مردم دنیا اعم از مومن و کافر ، همه مرهون این رحمت هستند . چرا که نشر آئین اسلام موجب نجات همگان است . حال گروهی از آن استفاده کردند و گروهی نکردند این مربوط به خود افراد است و تأثیری بر عمومی بودن رحمت پیامبر اکرم نمی گذارد . این درست مثل آن است که بیمارستانی مجزا برای درمان همه دردها با پزشکان ماهر و انواع داروها تأسیس کنند و درهای آنرا به روی همه مردم بدون تفاوت بگشایند، اما بعضی از بیماران از این مکان استفاده کنند و بعضی نکنند. آیا این در عمومی بودن آن تأثیر منفی دارد؟ به تعبیر دیگر ، رحمت بودن وجود پیامبر برای همه جهانیان جنبه مقتضی و فاعلیت فاعل دارد.

رسول اعظم؛ مظهر رحمت و رأفت الهی

رحمت و رأفت پیامبر اعظم تجلی رحمت و رأفت بیکران الهی است هر آنچه که از رحمت نبوی در دنیا و آخرت نصیب افراد می‌شود پرتوی از رحمت الهی است همه احکام حتی جهاد و حدود و قصاص و سایر کیفر و قوانین جزائی اسلام نیز برای جامعه بشری رحمت است و اگر رحمانیت خداوند اشاره به لطف عام خداوند دارد که هم دوست و دشمن ، مومن و کافر را شامل می‌شود، پیامبر اعظم هم که در قرآن بعنوان رحمت برای عالمین معرفی شده هم برای مومن وهم غیر مومن رحمت است. از آیات مختلف قرآن به خوبی استفاده می شود که نبوت ، رحمت و لطف خدا بر جهان بشریت است و براستی چنین است. اگر انبیا نبودند انسانها راه آخرت و دنیا را گم می کردند، لذا پیامبر اعظم هم مایه رحمت برای انسان هست . «وَ ما ارسلناکَ الا رحمه للعالمین » و هم موجب رأفت . لذا در اوصاف پیامبر اعظم فرمود : « و بالمؤمنین رئوف رحیم »۳۲ رسولی آمده که به مؤمنان رئوف و مهربان است.

قابل توجه اینکه در قرآن کریم هم رحمت بر پیامبر اطلاق شد و هم رحیم بودن یعنی پیامبر اعظم هم برای همه مردم اعم از کافر و مومن رحمت عامه است و هم برای مومنین رحمت خاصه و اگر رحمانیت خداوند اشاره به لطف عام خدا دارد که حتی کافر و دشمنان دین را شامل می شود یعنی شما چگونه به خدایی که همه افراد حتی دشمنان و کفار را مشمول لطف و رحمت قرار می دهد ایمان نمی آورید. این نهایت نادانی شماست . پیامبر اعظم هم که رحمت عامه برای جهانیان معرفی شده است معنایش این است. چگونه رسولی که برای همه جهانیان حتی دشمنان و کفار رحمت است به او ایمان نمی آورید. این نهایت بی خردی شماست.

در سیره پیامبر رحمت نقل شده تا آنجا که ممکن بود سائل را رد نمی کرد، حتی روزی زنی فرزند خود را نزد پیامبر فرستاد و گفت به حضرت بگو پیراهن خود را به ما لطف نماید. فرزندش خدمت حضرت رسید و تقاضای پیراهن نمود. پیامبر رحمت هم پیراهن خود را به او داد. آیه نازل شد« ولا تبسطها کل البسط »۳۳ هر چه داری در راه خدا انفاق مکن .

در حق اسرا و بردگان فوق العاده سفارش می فرمود : حتی با زن اسیر ازدواج کرد همینکه شنید زنی را در جبهه اسیر کرده اند و بعد از اسارت او را از کنار جنازه همسرش عبور داده اند تا دل آن زن را بسوزانند به شدت ناراحت شد و به این عمل شدیداً اعتراض نمود . هنگامی که سوار بر مرکب بود اجازه نمی داد کسی همراه او راه برود بلکه او را سوار می کرد . در غم و شادی همراه مردم بود لذا به تشیع جنازه آنها می رفت و در دورترین نقطه شهر مدینه به عیادت مریض می رفت. یشیع الجنائز و یعود المرضی فی اقصی المدینه۳۴

علی(ع) فرمود: هر گاه کسی از برادران دینی را سه روز نمی دید سراغ او را می گرفت و اگر در سفر بود برایش دعا می کرد و اگر -بیمار بود به عیادتش می رفت . ۳۵ همواره می فرمود هر که رحم نکند به او رحم نمی شود « من لا یرحم وَلا یرحَم »۳۶ حضرت زهرا (س) دختر رحمه للعالمین هم در لحظه افطاری غذای مورد نیاز خود را به فقیر و مستمندان اعطا نمودند . « وَ یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیماً و اسیرا »۳۷ آنها بخاطر حب به خدا به فقیر و اسیر و یتیم طعام می دهند. علی(ع) هم در بستر شهادت سفارش قاتل خود را به فرزند ش امام حسن مجتبی(ع) می کند و می‌فرماید: اطعموه و اسقوه و احسنوا اسارته۳۸ . او را غذا و نوشیدنی بدهید و در حال اسارت با او خوش رفتاری کنید.

پیامبر رحمت؛ مانع عذاب الهی

«وَما کان الله لیعذبهُم وَ أَنتَ فیهم »۳۹ هیچگاه خداوند آنها را عذاب نمی کند مادامی‌که تو در میان آنها هستی . وجود با برکت آن حضرت مانع از عذاب الهی بر گنهکاران و کفار است . در منابع شیعه و اهل تسنن از امیر المومنین (ع) روایت شده که آن حضرت فرمود : « کان فی الارض امانان من عذاب اهله وَ قَد رَفَعَ اَحَدهما فَدونکم الا خره فتمسکوا به وَ قراء هذه الایه » . ۴۰ در روی زمین دو وسیله امان از عذاب الهی است؛ یکی وجود با برکت رسول خدا که از دنیا رحلت کردند و دیگری استغفار است که به آن تمسک بجویید سپس این آیه شریفه را تلاوت فرمودند : « وَما کان الله لیعذبهُم وَ أَنتَ فیهم » اینکه وجود نازنین آن حضرت مانع از عذاب الهی است از مشخصات پیامبر اعظم است چونکه با وجود دیگر انبیا ، امت آنها مورد عذاب الهی واقع شده اند . از دیگر ویژگی پیامبر رحمت این است که هیچگاه کسی را نفرین نکرد و در هیچ حال از درگاه خداوند عذاب کسی را درخواست نکرد اما حضرت نوح عرضه داشت : « ربِّ لا تذرنی علی الارض من الکافرین دیاراً ۴۱پروردگارا کافران را هلاک کن و از آنها کسی بر روی زمین باقی مگذار . و در جایی دیگر عرضه داشت « ولا تَز ِدِ الظّالمینَ اِ لَّا تَبارَا.» ستمکاران جز بر هلاک و عذابشان میفزای . ۴۲

اما از پیامبر اعظم درخواست می کردند که در حق مشرکین نفرین کند می فرمود : من برای رحمت آمده ام نه لعنت۴۳ بلکه در حق آنها و برای هدایت آنها دعا می کرد . همچنانکه پیامبر رحمت در فتح مکه وقتی وارد شهر شد با کفار و مشرکین که از هرگونه اهانت و جسارت و غارت و تجاوز بر پیامبر و یاران او کوتاهی نکردند و انتظار مجازات را داشتند اما همه را مو رد عفو و بخشش قرار داد فرمود : « الیوم یوم المرحمه » امروز روز رحمت و مهرورزی است . « اذهبوا انتم الطلقا » بروید امروز همه شما آزاد هستید . ۴۴

پیامبر رحمت حتی در لحظه مرگ دلواپس عذاب امت گناهکار خود در قیامت بود هنگامی که ملک الموت برای قبض روح آمد پیامبر فرمود صبر کن برادرم جبرئیل بیاید بعد از مدتی که جبرئیل آمد فرمود چرا دیر آمدی؟ جبرئیل عرض کرد یا رسول الله مشغول تزئین بهشت بودیم فرمود : اینها دلم را خوش نمی کند بگو با امت من چه خواهد شد جبرئیل رفت و برگشت و عرضه داشت خداوند سلام می رساند و می فرماید آنقدر از امت خود در روز قیامت شفاعت کن تا خودت راضی شوی . ۴۵

علی(ع) نقل کردکه رسول خدا فرمود :در روز قیامت در موقف شفاعت می ایستم و آنقدر گنهکاران را شفاعت می‌کنم که خداوند می فرماید : ارضیت یا محمد آیا راضی شدی من عرض می کنم رضیتُ رضیتُ راضی شدم راضی شدم۴۶ . در روز قیامت همه انبیا و مردم می گویند وَ انفُسَاه اما پیامبر رحمت می فرماید اُمتی امتی .

عفو و گذشت در سیره پیامبر اعظم

پیامبر رحمت نسبت به مردم با بزرگواری رفتار می کرد بد رفتاری و بی حرمتی به خود را نادیده می گرفت و از خطای دیگران براحتی می گذشت. کینه کسی را در دل نگه نمی داشت، در صدد انتقام بر نمی آمد. روح نیرومندش که در سطح بالاتر از انفعالات نفسانی و عقده های روحی قرار داشت عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح می داد. حضرت امیر (ع) فرمود: «کان رسول الله اجودالناس کفاً و اکرمهم عشره»۴۷ رسول خدا از همه بخشنده تر و از همه مردم در معاشرت بزرگوارتر بود. «یقبل معذره المعتذر الیه »۴۸ عذر خواهی کسی را که ازاو معذرت می طلبید قبول می فرمود. هرگز بدی را با بدی پاسخ نمی گفت بلکه از بدیها و سیئه مردم به‌راحتی درمیگذشت. « ولا یجزی السیئه بالسیئه ولکن یعفو و یصفح »۴۹

در برابر جفا و تندی دیگران با بزرگواری برخورد می کرد «یصبر للغریب علی الجفوه فی منطقه و مساکنه »۵۰ در مقابل تندی نه تنها با او برخورد نمی کرد و مقابله به مثل نمی نمود بلکه دستور می داد که چیزی به او عطا نمایند. در جنگ احد با آن همه وحشی گری و اهانتی که به جنازه عموی ارجمندش حضرت حمزه سیدالشهداء روا داشته اند دست به عمل متقابل با کشتگان قریش نزد و در فتح مکه وقتی که به ابوسفیان و هند و سران قریش دست یافت در مقام انتقام برنیامد حتی ابو قتاده انصاری که می خواست زبان به دشنام آنان بگشاید از بد گویی منع کرد. بلکه در روز فتح مکه اعلام فرمود : «الیوم یوم المرحمه» امروز روز رحمت و مهربانی است . «اذهبواانتم الطلقا » بروید همگی آزادید . ۵۱

پس از فتح خیبر جمعی از یهودیان که تسلیم شده بودند و غذای مسموم برای حضرت فرستاده بودند ، اما حضرت آنان را به حال خودشان رها کرد . زن یهودی وقتی که خواست در کام آن حضرت زهر بریزد او را نیز عفو کرد . در مراجعت از غزوه تبوک جمعی از منافقان در سوء قصدی که به جان حضرت کردند و خواستند مرکبش را رم بدهند تا در پرتگاه سقوط کند با این که پیامبر آنان را شناخت با همه اصرار یارانش اسم آنان را فاش نساخت و از مجازاتشان صرف نظر فرمود. ۵۲

با عبدالله بن اُبی سر دسته منافقان که کارشکنی زیاد می کرد و شایعه سازی بر علیه پیامبر می کرد یاران پیامبر بارها از آن حضرت خواستند که او را به سزای اعمالش برسانند اما حضرت اجازه نمی داد بلکه در حال بیماری به عیادت او رفت. ۵۳ به پیامبر عرض کردند درباره مشرکین نفرین کن فرمود ، نه من برای لعنت نیامدم بلکه برای رحمت فرستاده شده ام .گاهی بعضی از یاران عرض می کردندکه به دشمنان نفرین کند اماحضرت نه تنهانفرین نمی کرد بلکه در حق آنها دعا می کرد و می فرمود خداوندا این مردم را هدایت فرما . لذا فرمود «ارحموا من فی الارض یرحمکم من فی السما»۵۴ به انسانهای روی زمین رحم کنید تا به آنها که درآسمان هستند به شما رحم کنند.

خداوند متعال نیز به پیامبر اعظم فرمود : « فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفرلهم »۵۵ در پرتو رحمت خدا با خلق خدا نرم و مهربان شدی و اگر سخت دل بودی مردم از گرد تو متفرق می شدند، پس چون امت بدکنند از آنان در گذر و از خدا بر آنها طلب آمرزش کن.

دلسوزی و مهربانی در سیره پیامبر اعظم

دلسوزی و مهربانی در سیره پیامبر اعظم کاملاً مشهود بود و خداوند رسول اعظمش را در قرآن این گونه توصیف می نماید. «حریص علیکم لعلک باخع نفسک الا یکون مؤمنین »۵۶؛ ای رسول ما، گویی می خواهی جان خود را به خاطر اینکه آنها ایمان نمی آورند از شدت اندوه بر باد دهی. باخع به معنی هلاک کردن خویش از شدت غم واندوه است و این تعبیر نشان می دهدکه پیامبر اعظم تا چه اندازه نسبت به مردم دلسوز و مهربان بود. در آغاز سوره طه فرمود: « طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی »۵۷ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خودت را به زحمت بیفکنی. به خاطر شدت علاقه ای که به هدایت مردم داشت بقدری دلسوزی داشت ، که این آیه نازل شد: ما تورا نفرستادیم که خودت را به درد سر بیاندازی .

روزی پیامبر اکرم (ص) دوازده درهم به علی (ع) داد و فرمود : برای من لباس بخر. حضرت به بازار رفت و لباسی برای پیامبر تهیه نمود. پیامبر فرمود لباس ارزانتر و ساده‌تر بهتر بود ، اگر فروشنده حاضراست لباس را برگردان . علی (ع) لباس را برگرداند و پول را پس گرفت و به خدمت پیامبر برگشت رسول خدا با علی (ع) بسوی بازار حرکت کردند در راه کنیزی را دیدند که گریه می کند از حالش جویا شدند عرض کرد چهار درهم پول برای خرید جنس به من دادند ولی آن را گم کردم و اکنون می ترسم به خانه برگردم. پیامبر رحمت چهار درهم به او داد وآنگاه به بازار رفتند و پیراهنی به قیمت چهار درهم خریدند. در راه بازگشت برهنه ای را دیدند لباس را به او بخشیدند و دوباره به بازار رفتند و پیراهن دیگری خریدند هنگام بازگشت به خانه دوباره آن کنیز را دیدند که ناراحت است علت را پرسیدند . گفت : چون برگشتنم به خانه طول کشیده می ترسم مـرا تـوبیخ کنند پیـامبر اعظم همراه کنیز به منزل صاحبش رفت ، صاحب خانه به احترام پیامبر کنیز را بخشید و او را آزاد نمود . رسول اکرم فرمود چه دوازده درهم با برکتی که دو برهنه را پوشاند و یک نفر را آزاد کرد . ۵۸

رفق و مدارا در سیره پیامبر رحمت

رفق و مدارا و ملایمت همواره در رفتار و سیره اجتماعی آن حضرت کاملاً مشهود بود و یکی از شئون رحمه للعالمین است. چونکه خداوند متعال در قرآن کریم نرم خویی و مدارای پیامبر را رحمت الهی قلمداد نمود و با عظمت از آن یاد فرمود. «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لا نفضوا من حولک »۵۹ در پرتو رحمت الهی در برابر آنان نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می شدند .

مرحوم نراقی در معنای رفق فرمود : مدارا ، ملایمت و خوش برخوردی با مردم و تحمل ناگواری و آزارهاست . ۶۰ و به تعبیر غزالی : نرم خویی ویژگی پسندیده الهی است که صفت مقابل آن درشتی و تندی است که درشتی در اثر خشم ولی نرم خویی نتیجه اخلاق نیکو و سلامت روح است . ۶۱ واژه کوتاه مدارا بسیاری از فضیلت ها را ( از قبیل انسان دوستی ، فرو بردن خشم ، دوری ازکینه توزی برد باری و خویشتن داری ، پرهیز از جفا و ستم ، مقابله به نیکی با آنکه بدی کرد ، دوری از خشونت و سخت گیری ، آسان گیری بر مردم و جذب دیگران ) در درون خود جای داده است . لذا خداوند درقرآن با عظمت از آن یاد فرمود و نشانه رحمت خودش قلمداد نمود . «فبما رحمه من الله لنت لهم » در پرتو رحمت الهی نرم ومهربان شدی .

امام صادق(ع) از پیامبر نقل کرد: «امرنی ربی بمداراه الناس کما امرنی بأداء الفرائض»۶۲ خداوند به من دستور داد به مدارا کردن با مردم همانطوری که به انجام واجبات دستور داد . پیامبر اعظم فرمود : « ثلاث من لم یکن فیه لم یتم له عمل ، ورع یحجزه عن معاصی الله و خُلق یواری به الناس و حلم یردّ به جهل الجاهل ».۶۳ سه چیز است اگر در کسی نباشد کارش به پایان نمی رسد؛ ورع و پارسایی که او را از گناهان باز دارد. خُلق و خوئی که بدان با مردم مدارا کند، بردباری و حلمی که بدان جهل و جاهل را دفع کند . رسول اعظم هنگام سفر تبلیغی معاذ به یمن سفارش فرمود : «علیک بالرفق والعفو»۶۴ . با مردم مدارا کن و بدی های آنان را ببخش.

یکی از مصادیق رفق و مدارا مراعات حال دیگران است لذا خود پیامبر اعظم در نماز و خطبه مراعات اضعف المومنین را می‌کرد: «کان اخف الناس من تمام واقصر الناس خطبه .» نمازش را از همه سبکتر و خطبه اش را از همه کوتاهتر می کرد . حضرت امیر (ع) در سفر تبلیغی اش به یمن از پیامبر رحمت سوال کرد چگونه با مردم نماز بخوانم . فرمود : در حد ناتوان ترین آنها و خود حضرت علی به مالک اشتر سفارش فرمود : در نماز جماعت با مردم مدارا کن و با طولانی کردن نماز مردم را پراکنده مساز . ۶۵

نرمش و مدارای پیامبر در پیشرفت اسلام نقش بسزائی داشت لذا خداوند به او فرمود اگر نرم و مهربان نبودی مردم از اطراف تو پراکنده می شدند همچنانکه برخورد کریمانه حضرت در فتح مکه با کسانی که سالها با او دشمنی کرده بودند در آن روز اعلام فرمود الیوم یوم المرحمه ، توفانی در دلها ایجاد کرد که به فرموده قرآن یدخلون فی دین الله افواجا ، فوج فوج مسلمان شدند.

ارتباط عاطفی و کریمانه پیامبر اعظم(ص)

یکی دیگر از سیره اجتماعی رسول اعظم برقراری ارتباط کریمانه با مردم است. خداوند متعال در قرآن کریم به پیامبرش فرمان می دهد « واخفظ جناحک لمن اتبعک من المومنین »۶۶ پرو بال مرحمت بر پیروان با ایمانت با تواضع بگستران. این تعبیر کنایه از برخورد توأم با محبت و ملاطفت با مردم است همانگونه که پرندگان هنگامی که می خواهند به جوجه های خود اظهار محبت کنند آنان را زیر بال و پر می گیرند. در سیره پیامبر اکرم نقل شده است « کان رسول الله بهم رحیما و علیهم عطوفا »۶۷ لذا پیامبر رحمت اگر کسی به مسجد نمی آمد احوال آنان را می پرسید و اگر مریض می شد به عیادت آنان می رفت و اگر مشکلی برایش پیش می آمد در صددرفع آن اقدام می نمود. « کان رسول الله یتعاهد الانصار و یعود هم و یسأل عنهم » ۶۸

حضرت ابراهیم هم در برخورد با عموی بت پرست خود از واژه عاطفی پدرم استفاده نمود و با لحن ملایمی فرمود : « سلام علیک ساستغفرلک ربی انه کان بی حفیا »۶۹ سلام بر تو ، من از خدا برای تو آمرزش می طلبم که خدای من بسیار در حق من مهربانست.  حضرت علی (ع) درباره سیره پیامبر می فرماید : « اذا تفقد الرجل من اخوانه ثلاثه ایام سأل عنه فان کان غائباً دعاله و ان کان شاهداً زاره و ان کان مریضاً عاده »۷۰ هر کسی از برادران دینی اش را سه روز نمی یافت سراغ او را می گرفت اگر غائب و در سفر بود برایش دعا می کرد و اگر شاهد و حاضر در شهر بود به دیدارش می شتافت و اگر بیمار بود به عیادتش می رفت .

نتیجه‌گیری

صفت رحمانیت خداوند اشاره به رحمت عامه که شامل دوست و دشمن و مؤمن و کافر می شود و صفت رحیم اشاره به رحمت خاصه ویژه مؤمنین دارد و در قرآن هر دو صفت برای پیامبر اعظم ذکر شده است. براساس آیات قرآن رحمت الهی مفهوم وسیعی دارد « رحمتی وسعت کلُّ شیءٍ » و خداوند آنرا بر خودش واجب کرده است : « کتب ربکم علی نفسه الرحمه » در قرآن برای رحمت عامه مصادیق متعددی ذکر شده است خداوند رب العالمین پیامبر اعظم را بعنوان رحمه للعالمین معرفی نمود: « و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین » که پیامبر اعظم برای همه انسانها در همه اعصار تا پایان جهان نه تنها برای پیروان خود بلکه برای همه انسانها رحمت است و این رحمت حتی شامل ملائکه مقرب الهی هم میشود وتا مادامیکه پیامبر رحمت زنده بود خداوند کسی را عذاب نکرد . « و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم »

رسول اعظم دردنیا و آخرت مظهر رحمت و رأفت الهی است و در سیره و رفتار آن حضرت رحمت و رأفت ،دلسوزی، مهربانی ،عفو وگذشت و رفق و مدارا و برخورد کریمانه با دوست و دشمن کاملاً مشهود بود. با توجه به اینکه رسول اعظم بعنوان الگو و اسوه معرفی شد « لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه » همه امت اسلامی باید سیره و رفتار آن حضرت را الگو و سرمشق خود قرار دهند. این درسی به همه انسان ها است که در زندگیشان خود را به این اخلاق الهی و سیره نبوی متخلق کنند و بامردم برخورد کریمانه و محبت آمیز داشته باشند و از کینه‌ورزی و دشمنی و تهمت و غیبت ، دوری ورزند و همواره براساس آیه قرآن‌ « تواصوا بالمرحمه » همدیگر را به این سیره نبوی سفارش و توصیه نمایند.

منابع و مآخذ

۱-قرآن کریم
۲-نهج البلاغه
۳-صحیفه سجادیه
۴-مفاتیح الجنان
۵- تفسیر مجمع البیان - ابو علی طبرسی - مکتبه آیت الله مرعشی نجفی- قم
۶-تفسیر المیزان - سید محمد حسین طباطبایی - منشورات جامعه مدرسین -قم
۷-تفسیر نمونه - ناصر مکارم شیرازی- دارالکتب الاسلامیه - تهران
۸-تفسیر درالمنثور - جلال الدین سیوطی - دارالکفر - بیروت
۹-اصول کافی - محمد کلینی - دارالکتب الاسلامیه - تهران ۱۳۶۵هـ. ش
۱۰-بحار الانوار - محمد باقر مجلسی - موسسه الوفا - بیروت - ۱۴۰۴ هـ . ق
۱۱-مستدرک الوسائل - میرزا حسین نوری - موسسه آل البیت - بیروت - اول -۱۴۰۸هـ. ق
۱۲- سفینه البحار - شیخ عباس قمی - انتشارات فراهانی - تهران
۱۳-تحف العقول - ابن شعبه - داراحیاء التراث العربی - بیروت- پنجم
۱۴-جامع السعادات - محمد مهدی نراقی - مطبعه النجف - نجف - سوم - ۱۳۸۳
۱۵-سنن النبی (ص) - محمد حسین طباطبایی - انتشارات همگرا -قم
۱۶-تاریخ طبری - ابن جریر طبری - موسسه عزالدین - بیروت -۱۴۰۷ق
۱۷-میزان الحکمه - محمد مهدی ری شهری - دارالحدیث - تهران - اول -۱۳۷۷ش
۱۸-قطره ای ازدریای فضائل اهل بیت - احمد مستنبط- نشر حاذق - قم - سوم ۱۳۸۴ش
۱۹- مکارم الاخلاق - رضی الدین الطبرسی - موسسه انتشارات فراهانی - تهران - ۱۳۸۱ ش
۲۰- سیره پیامبر اکرم - محسن قرائتی - مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن - تهران - سوم - ۱۳۸۵ش
۲۱- سیره نبوی - ابوالحسن مطلبی - انتشارات کلیدر - تهران - اول - ۱۳۸۰ش

پى‏نوشتها:
ا- نجم ۱۴
۲-نجم ۹
۳- قلم ۴
۴- سفینه‌البحار ج ۲
۵- احزاب ۲۱
۶- نحل ۳۶
۷- فاطر ۲۴
۸- مومنون ۴۴
۹- نحل۳۶
۱۰- بحارالانوار ج ۱۱ص ۳۲
۱۱- بحارالانوار ج ۱۱ص ۲۸
۱۲- بقره ۲۵۳
۱۳- احقاف ۳۵
۱۴- شوری ۱۳
۱۵- احزاب ۷
۱۶- اصول کافی طبقات انبیا و الرسول
۱۷- درالمنثور ج ۶ ص ۴۵
۱۸- مفاتیح‌الجنان
۱۹- قطره از دریای فضایل اهل بیت ج ۲ ص۳۴۵
۲۰- مفاتیح الجنان
۲۱- المیزان ج۱۳ ص ۵
۲۲- صحیفه سجادیه دعای دوم
۲۳- احزاب ۴۳
۲۴- المیزان ج۱ ص ۲۳
۲۵- اعراف ۱۵۶
۲۶- انعام ۵۴
۲۷ - انبیاء ۱۰۷
۲۸- انبیاء ۱۰۵ و ۱۰۶
۲۹- انبیاء ۱۰۷
۳۰- مجمع البیان ذیل آیه
۳۱- سیره نبوی ج ۳ ص ۷۵
۳۲ - توبه ۱۲۸
۳۳ - اسراء ۲۹
۳۴ - بحارالانوار ج ۱۶ ص ۲۲۸
۳۵ - مکارم الاخلاق ص ۱۷
۳۶- سنن النبی ص ۴۵
۳۷- انسان ۸
۳۸- میزان الحکمه
۳۹ - انفال ۳۳
۴۰ - نهج البلاغه حکمت ۸۸
۴۱- نوح ۲۶
۴۲- نوح ۲۸
۴۳- سیره نبوی ص ۱۳۲
۴۴- تفسیر نمونه ج ۱۰ ص ۶۶
۴۵- سیره نبوی ص ۱۳۲
۴۶ - تفسیر نمونه ج ۲۷ ص ۹۹
۴۷- مکارم الخلاق ص ۱۷
۴۸ - سنن النبی ص ۷۵
۴۹ - سنن النبی ص ۷۵
۵۰- مکارم الخلاق ص ۶۷
۵۱- تاریخ طبری ج ۳ ص ۵۶
۵۲- سیره نبوی ص ۱۲۷
۵۳- سیره نبوی ص ۱۲۷
۵۴- مستدرک الوسائل ج ۹ ص ۱۵۹
۵۵- آل عمران ۱۵۹
۵۶- شعرا ۳
۵۷- طه۲
۵۸- بحار الانوار ج۱۶ ص۲۱۵
۵۹ - آل عمران ۱۵۹
۶۰ - جامع السادات ج۱ ص ۳۴۰
۶۱ - احیاء علوم دین ص۱۸۴
۶۲ - اصول کافی ج ۲ ص ۱۱۷
۶۳ - اصول کافی ج ۳ ص ۱۸۱
۶۴ - تحف العقول ص۲۶
۶۵ - نهج البلاغه نامه ۵۳
۶۶ - شعرا ۲۱۵
۶۷ - بحار الانوار ج ۸۲ ص۳۲۱
۶۸ - بحارالانوار ج۸۲ ص ۱۱۸
۶۹ - مریم ۴۷
۷۰ - مکارم الاخلاق، ص ۱۷.

ارسال نظرات و دیدگاه های شما

توجه:

با عنایت به اینکه نظرات و پیشنهادات شما کاربران گرامی در بهبود پرتال تاثیر کاملا موثری ایفا می کند لذا خواهشمند است ما را از نظرات ارزنده ی خود محروم نفرمایید.

• نظر شما پس از بررسی و بازبینی توسط مدیریت برای نمایش در سایت قرار داده می شود.
• نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد.
• نظراتی که شامل سئوال شرعی یا نتایج مسابقات باشد منتشر نخواهد شد. ( از فرم تماس با ما استفاده فرمایید)
• نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.
• متن نظر شما می بایست حداکثر 1024 کاراکتر باشد.